در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

232

گفته اند که تماشایم می کردی آن شب که دیدم ماه در سراشیب آسمان تو، به اعماق چاه سیاه شب، خزید و رفت! ...

 

عجب است که برای گذر از این روزهای طولانی، که چون موریانه های وحشی، رندانه عمر می خورند! هیچ راهی نشانم نمی دهی