امروز هم تمام شد!... امروزی که به معجزه فکر می کردم! امروزی که پر از باران بود و آفتاب...
همیشه آرزوی دیدن معجزه را در ذهن و در دلم داشته ام! و سالهاست منتظر دیدن آن!
تا این که کسی امروز آمد و آرام در فکرم گذشت و گفت: اینهمه تولد را نمی بینی؟؟؟!