در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

221


« سه تن در مسجدی خراب عبادت می کردند. چون بخفتند، ابراهیم ادهم بر در مسجد ایستاد، تا صبح! او را گفتند: چرا چنین کردی؟! گفت: هوا عظیم سرد بود و باد سرد! خویشتن را به جای در ساختم تا شما را رنج کمتر بود و هر رنج که بود بر من بود! » 


زمانی با خواندن این حکایت، اشک به چشمانم دوید و دلم گفت: آی! زیبایی و عشق و ایثار را ببین!! گفتم: می بینم! اما افسوس که دیگر تمام شده است و این ها قصه است!


روزگاری گذشت تا هوای زندگی من نیز عظیم سرد شد و بادهای سرد و استخوان سوز از هر سویی وزیدن گرفت، حتی خورشید سرد شد و گرمی نداشت! ... 


تا اینکه چشم باز کردم و دیدم سه تن! بر در مسجد خراب وجودم ایستاده اند و رنج بر خود خریده  تا مرا رنج کمتر بود!!! باز اشک بر چشم دوید و اما دل دیگر هیچ نگفت! یکی را چشم بوسیدم و یکی را دست و دیگری را پیشانی! و سرمست از محبت شان سرما را تحمل میکنم! 


و امروز سالروز تولد یکی از آن سه تن است، که احساسش زیباتر از هر گلی ست، نگاهش لطیف تر از ابرها، معرفتش بیشتر از همه ی ستاره ها و دلش بزرگتر از هر دریایی ست ...



نظرات 2 + ارسال نظر
امیرمهدی دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:40 ب.ظ

سلام و درود
دیروز سالروز وفات خواجه ابو سعید ابوالخیر بود . به یاد شما افتادم .
آن سه تن را سخت در آغوش بگیرید و رهایشان نسازید . دوستان حقیقی کبریت احمرند که یافت می نشوند. پس باید که قدر دانست و ملازمتشان هرگز رها نساخت.
در هنگامه سختی و غربت دهشتناک که بلاها و مصیبتها از هر سو سالک الی الله را احاطه کرده و صدای شکستن استخوانهایش در زیر فشار سختی ها و رنجهای طاقت فرسای روزگار از دور به گوش می رسد آنهائی که مرد میدان رفاقت و انسانیت هستند می مانند و مدعیان دینداری و انسانیت فرار را بر قرار ترجیح می دهند.مبادا که حتی اندکی نه از فشار و مصیبت مصیبت زده بلکه حتی نسیمی از آوای ناخوش رنج و محنت او بر قلبشان و روحشان نقش ببندد و مبادا که اندکی از لذت سراسرحیوانی و مادی زندگیشان کاسته شود.
قال الحسین الشهید صلوات الله علیه : ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم ، یحوطونه ما درت معائشهم ،و اذا محّصو بالبلاء قل الدیانون.
حضرتشان فرمودند: مردم بنده واتسیر دنیا هستند و دین ( تو بگو ارزشهای انسانی و الهی ) چونان لیسیدنی شیرین (آدامس ) در دهانشان است.گرد دین می گردند تا آنزمان که منفعت زندگیشان تامین گردد. پس آن هنگام که زمان ابتلا و آزمایش فرا رسد عده دینداران اندک خواهد بود.
از جناب ابوالحسن خرقانی نقل است که :
عالم بامداد برخیز طلب زیادتی علم کند، و زاهد طلب زیادتی زهد کند و ابوالحسن در بند آن بود که سروری بدل برادری رساند.

اگر به ترکستان تا به در شام کسی را خاری در انگشت شود آن از آن من است. همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است آن دل از آن من است.

کاشکی بدل همه خلق، من بمردمی تا خلق را مرگ نبایستی دید... کاشکی حساب همه خلق با من بکردی تا خلق را به قیامت حساب نبایستی دید.

کاشکی عقوبت همه خلق، مرا کردی تا ایشان را دوزخ نبایستی دید. بهترین چیزها دلیست که در وی هیچ بدی نباشد.


او براستی مرید و شاگرد روحانی سلطان العارفین بایزید بسطامی است که گفته است:

مرید من آنست که بر کنار دوزخ بایستد و هر که را خواهند بدوزخ برند دستش گیرد و به بهشت فرستد و خود بجای او بدوزخ رود.

خوش باشید.


سلام...

در "سالروز وفات خواجه ابو سعید ابوالخیر" ... به یاد من؟؟!

من که تا جان داشته باشم آن سه تن را رها نمی کنم! امیدوارم آن ها هم رهایم نکنند!

چند بار کامنت را خواندم!
سپاسگزارم... عالی بود

مریم چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:52 ب.ظ


سلام سحر همیشه مهربودنم :)

اول بابت این گلهای زیبا ممنون .. حس خیلی خوبی رو به آدم منتقل می کنن ! پر از آرامش اند !.. مرسی :)

ممنونم برای این همه لطف و بزرگی ... واقعا موندم برای جبران این لطف و مهربانی چی باید بگم ؟!
زبان گویا نیست ! ببخش به بزرگی خودت

""
از آسمان آرزوها
برایت خورشید عشق خواسته ام

تا بر لحظه هایت نور بتاباند
تا دقایق ات را روشنی بخشد

تا وجود ات گرمی بخشد بی انتها

برای بزرگی روح ات
زیباترین و ناب ترین احساسات را پیش کش کند

برای مهربان دل ات
آرامش و شادی را به ارمغان آورد.

تا بمانی همیشه شاد و خوشحال . ""

اجازه خانوم ؟! ببخشید .. ما بیشتر از این " ثواط " نداریم ! میشه قبول بشیم ؟!

اما خودمونیم ! این ها که نوشتی از این یکی از این سه تن ! احیانا" خصوصیات مریم رویایى ِ شما نیست بانو ؟!
چون من کجا !! واین ها کجا ؟! ما به گرد پای این مریم رویای شما هم نمیرسیم آخه ؟!..


ممنون بابت همه چیز ... خدارو شکر که دوست منی ... ممنون که هستی

حکیمی گفت: دوست صدیق با تو نسبت روحانی دارد و خویشاوند نسبت جسمانی!


سلام و درود ...



....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد