در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

240

امروز هم تمام شد!... امروزی که به معجزه فکر می کردم! امروزی که پر از باران بود و آفتاب...


همیشه آرزوی دیدن معجزه را در ذهن و در دلم داشته ام! و سالهاست منتظر دیدن آن! 


تا این که کسی امروز آمد و آرام در فکرم گذشت و گفت: اینهمه تولد را نمی بینی؟؟؟! 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد