عزیزالدین نسفی گوید:
یکی را جامه ی کهنه، بت بود
و یکی را جامه ی نو بت بود.
آزاد آن است که هر دو را یکی بود!
یکی را مال و یکی را جاه و یکی را نماز بسیار، بت باشد
و یکی خواهد که همیشه بر سجاده نشیند
سجاده او را بت باشد
و یکی خواهد که همیشه پیش کسی برنخیزد
آن نا برخاستن بت باشد
هیچکس بت خود نشناسد
و هیچکس نداند که وی بت پرست است
همه کس خود را فارغ و آزاد گمان برند
و موحد و بت شکن شناسند