در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

برود



بهاء الولد می گوید:

« غم، همچو ابر است! چون بر آید، ببارد پاره ای و برود.»


ابرهایی که می بینید، عصر امروز از فراز آسمان منزل ما عبور می کردند! 

باد سرعت قابل توجهی داشت، و قراری برای ابرها نگذاشته بود! خط سفیدی که وسط آسمان می بینید ابر نیست. گاهی که هواپیماها در ارتفاع زیاد پرواز می کنند، خطی ابرگونه، در مسیر حرکت خود ایجاد کرده و حتی پس از اینکه هیچ اثری از هواپیما نیست، این خط در آسمان باقی ست!

امروز این خط ابرگونه به طرز بسیار زیبایی در آسمان حرکت می کرد! باد، به آرامی این خط را با خود می برد. خطی سفید میان ابرها...


انگار طنابی بود از جنس پنبه ...

طنابی که می شد با آن به آسمان رفت