در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

234

آن خورشید از سحر گذشته را، برای تو، به قابی کشیده ام، از جنس نور!

 

پای در بند، به زاری نشست و گفت، آنچه را تو به گمان خویش نمی گفتی!

 

به یاد بسپار... نسیم اگر توفان شد و لبخند، تلخند! 


سهم مرا زیر داغ سینه ی این کویر زخم خورده، مدفون کن و برگرد...

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
Ali سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ http://www.athleticvillage.blogfa.com

سلام. وب باحالی داری. خوشحال میشم وقت کردی یه سری هم به من بزنی.
راستی تو منوی سمت چپ وبلاگم یه بخش هست به عنوان "کیفیت سایت"، اگه اومدی وبلاگم حتما حتما شرکت کن.
فعلا بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد