در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

در خانه ی آب و گل

بی توست خراب این دل

فریاد همی کند ز دستم توبه

دیروز به توبه ای شکستم ساغر

امروز به ساغری شکستم توبه


...



نظرات 4 + ارسال نظر
المیرا یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.elmira1364.blogfa.com

توبه کردم که دگر می نخورم در غم تو
به جز از امشب و فردا شب و شبهای دگر!

امیرمهدی دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:51 ق.ظ

سلام رفیق
گفت:
توبه کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب وفردا شب وشبهای دگر!

سعید دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ق.ظ http://gourji.blogfa.com

سلام سحر خانم.این شعرو نفهمیدم ینی چی؟اگه میشه یکم در بارش توضیح بدین.من ادبیاتم ضعیفه ببخشید.
به امید فردایی بهتر......
انشاا..

امیرمهدی شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:01 ق.ظ

سلام
هستید؟نمی نویسید!بلا به دور ان شاء الله.چندبار آمدم دیدم خبری نیست.

سلام ...

هم هستم، هم نیستم!
ممنونم از اینکه به یاد بودید و احوالپرس..

چند روزی کمی کسالت داشتم
بی حوصله بودم و بیمار.. ببخشید

ارادتمندم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد